کَلِ گب‌های گیله‌مرد

دنیا مثل تجافی ست؛ ماندن جایز نیست، باید رفت.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چای» ثبت شده است

این وقتِ شب می چسبه

چای لب سوزِ لب دوزِ کمر باریکِ قند پهلوی دیشلمه؛
نه هر جایی!
توو چایخانه ی حضرتی کنار کفشداران حرم بی بی


+ همین حالا یهویی، جای رفقا خالی
۰۹ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
گیله مرد

چای نوشت (حبه قند 1)

کاش می شد در بخار یک استکان چای گم شد

و دگر هیچوقت پیدا ...


+ گشتند نبودم، نگرد ...

#گیله_مرد

۰۷ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
گیله مرد